ابراهیم احراری؛ زهرا خرازی محمدوندی آذر؛ نسیم مجیدی قهرودی
چکیده
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید ...
بیشتر
چکیدهاین مقاله با درک بدکارکردی رسانههای جریان اصلی در ایران پس از ظهور فضای مجازی، این پرسش را مطرح نموده است که آیا در حوزه رسانه، پارادایم نوینی ظاهر شده است که الزامات سیاستگذاری و برنامهریزی رسانهای را دستخوش تغییر نموده باشد؟ مفروض این پژوهش این است که با آمدن فضای مجازی، الگوواره جدیدی در سیاستگذاری رسانهای پدید آمده است که همه رسانهها را تحت تأثیر قرار داده است، اما ابزارگرایی حجابی است برای دیدن آن. در این پژوهش، از سه روش کتابخانهای، پدیدارشناسی و تحلیل مضمون استفاده شده و با 25 کارشناس فعال رسانه در دو حوزه وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدهاند، مصاحبه عمقی صورت گرفته است. در یافتههای تحقیق، با استخراج 64 درون مایه پارادایم حاکم بر فضای مجازی نشان داده شده که چگونه فضای ارتباطی با گرامر جدید رسانهای شامل «غلبه حقمداری بر تکلیفمداری، عبور از رسانههای ماکسیمالیست و مطلقگرا، زیست چندمنبعی و روابط عمومیزدایی از خبر، حداقلی شدن ساختار رسانه با هدف چالاکی و افزایش برد و پایان استیلای ساختارهای هرمی شکل، تغییر رویکردهای مدیریت پیام، اینجایی و اکنونی شدن محتوا و تغییرخواهی و پاسخطلبی» مواجه شده است. نتایج پژوهش، ما را به این شناخت میرساند که فضای مجازی حاصل انباشت و تداوم تاریخی پارادایم زیستی رفرماسیون و انشعابات فکری ناشی از آن بویژه انسانمحوری است. فضای مجازی روی ساختار رسانهها و شاخصهای رقابت رسانهای تأثیرات محسوسی داشته و این تأثیرات پارادایمیک، بازنگری در فهم ما از نظریات ارتباطی را ضروری کرده است.